لطفا چند لحظه صبر كنيد ... |
|
مقایسه انتخاب شده ها
حذف همه
دسته بندی محصولات
-
تاریخچه ساعت مچی
-
ساعت مچی یکی از جذابترین اختراعهای پیشرفت فناورانه بشر است. این اختراع هم در تاریخ سالیانه نسبتاً جدید است، و هم با وجود استانداردهای فناوری مدرن، تقریباً عتیقهای از گذشته است. در سراسر تاریخچهاش، ساعت مچی گاهی اوقات تبدیل به الزام مطلق شده است، و در بعضی اوقات فقط لوازمی جانبی برای همراهی با مد بوده است، در عین حال، در برخی اوقاتِ دیگر هردو کارکرد را داشته است.
اگرچه اغلب پیتر هلنین-ساعتساز- از نورمبرگ را مخترع اولین ساعت در قرن پانزدهم مینامند، ساعتسازهای دیگر نیز «ساعتهای جیبی» را خلق کرده بودند.
تا جایی که امروز میدانیم، اولین ساعت مچی ساعت «بریکت» شماره 2639 بود که در سال 1812 متناسب با مچ ملکه ناپل ساخته شد.
اگرچه امروز، در ظاهر ساعت مچی ساده بلااستفاده شده است، ساعتسازها کماکان گاهشمارهای جدیدتر و خلاقانهتر را تولید میکنند و میفروشند. برای درک فرجام دیرپای ساعت مچی، باید به خاستگاه ساعت مچی نگاهی بیاندازیم و مراحل زیاد تکاملش را بررسی کنیم.
اولین ساعت مچی
ساعتها قبل از «عصر مشترک» وجود داشتهاند، ساعتهای آبی و آفتابی به دوره زمانی «قبل از میلاد مسیح» برمیگردند. تا قرن سیزدهم طول کشید تا اولین ساعت مکانیکی اختراع شد، دستاوردی شگرف که صحنه را برای تولید اولین ساعت استاندارد در چند قرن بعد مهیا کرد. ساعتهای جیبی قبل از ساعتهای مچی اختراع شدند، اولین ساعت جیبی در سال 1574 در سوئیس تولید شد. سازنده این ساعت مشخص نیست، اما ترسیم «سنت جرج» در یک سمت و تصویر مصلوب حضرت عیسی (ع) در سمت دیگر انعکاسی از شور مذهبی این عصر است. جان کالوین، پیشوای اصلاحات، استفاده از جواهرات را ممنوع کرده بود، به این ترتیب، جواهرسازهای سوئیسی تلاش کردند حرفهای جدید فرا بگیرند.
اولین ساعتهای جیبی فقط ساعت را نشان میدادند. در سال 1680، عقربههای دقیقه اضافه شد و عقربههای ثانیه نیز یک دهه بعد افزوده شد. در مقایسه با ساعتهای مکانیکی که تا پایان قرن بعدی اختراع شده بود، این ساعتها دستگاههای نسبتاً ناقصی بود، اما گواهی بر انقلاب ساعتها در آیندهای نزدیک بود.
مسیر رسیدن به ساعت مچی
قرنهای هفدهم و هجدهم منجر به شکوفایی گستردۀ محبوبیت ساعت، در کل، و ساعت جیبی، به طور خاص، شد. ابتدا ساعت پاندولی در سال 1956، تحت حق اختراع دانشمند هلندی، کریستیان هایجنز، تولید شد. این پیشرفت، که از ریتم قابل اتکاء پاندول برای نشان دادن زمان استفاده کرده بود، ساعتها را دقیقتر کرد (ساعت پدربزرگ نمونهای عالی از کار این سازوکار است).
در سال 1770، آبراهام-لوئیز پرلت، ساعتساز سوئیسی، سازوکار ساعت خودکوک را اختراع کرد. طی نیمه بعدی قرن هجدهم، پیشرفتهای بعدی ساعتها را ظریفتر و دقیقتر کرد و طراحی داخلی ساعتها پیچیدهتر شد. رویهمرفته، تمام این پیشرفتها در ساعتسازی تولید ساعت مچی شخصی را ممکن ساخت.
اولین ساعت مچی
در سال 1812، ملکه ناپل کارولین بناپارت، خواهر کوچکتر ناپلئون، بود. او زنی بلندپرواز و هوشمند بود، و علاقه زیادی به اسباب، باغچهها و جواهرات زیبا داشت.
به لحاظ فنی، ساعتِ تولیدی با قصد بستن روی مچ قبلاً برای ملکهای دیگر، ملکه الیزابت اول، اختراع شده بود اما ساعت مچی مدرن خلف مستقیم از سبکِ تولیدیِ «بریکت» بود. متاسفانه، اینگونه مینماید که ساعت واقعی زمان نداشت، اما پیدایش ساعت به تغییر دوره زمانی کمک کرد.
رشد محبوبیت ساعت مچی
وقتی اولین ساعت مچی برای ملکهای پیشرو در مد تولید شد، تعجبی نداشت که ساعت مچی برای زنانِ قرن نوزدهم تبدیل به ابزاری محبوب شود. در حقیقت، این ساعتها در کل قرن نوزدهم تبدیل به متعلقات اختصاصی زنان شدند. احتمالاً آنها هنوز هم جزء متعلقات زنان هستند، اف. اسکات فیتزجرالد آن را «مهاجرت توتنی متاخر نامید که به جنگ کبیر مشهور است».
جنگ جهانی اول جهان را به شکلهای گوناگون، هم شدید و هم وحشتناک، تغییر داد، اما در این داستان، تاثیرش بر گاهشمار خیلی اهمیت دارد. در میدان نبرد، سربازان مجبور بودند تجهیزات زیادی را روی بدن و در دستانشان حمل کنند. ساعت جیبی فقط یک جزء اضافی بود که در نقش دارایی ارزشمند بر روی یونیفرم تلقی میشد. ساعت مچی راهحلی مشهود برای این مسئله بود.
سربازان آلمانی از سال 1880 ساعت مچی به دست میکردند، اما در دهه 1910 بود که سربازان آمریکایی با به دست کردن ساعت خودنمایی کردند. وقتی سربازان به خانه برگشتند، دیگر به دست کردن ساعت عادت کرده بودند. اگرچه، به عبارت دیگر، مشاهده قهرمان جنگی در حالی که ساعت مچی داشت تصویر خیلی تاثیرگذاری بود.
تبلیغات به طراحی عملی ساعت پرداختند. در این میان، تبلیغی میگفت ساعت مچی مرد را «سربازگونهتر، جنگجوتر و مردانهتر» خواهد کرد.
ساعت مچی رسماً تبدیل به قطعه مد برای هم زن و هم مرد شد.
تغییر چهرههای ساعت مچی
تا قرن بیستم، تولید ساعت مچی فرایندی تدریجی شده بود، حتی ساعتسازها به صورت مستمر روشهای جدیدی برای مکانیزه کردن گاهشمارهایشان مطرح میکردند. به هرحال، بعد از جنگ جهانی دوم، ساعتهای مچی وارد دورهای طولانی از تکامل سریع و شگفتآور شدند.
در دوره پس از جنگ، ساعتها برای شرایط غیرمتعارف تولید شدند که در بازه بین غواصی در اعماق دریا تا اکتشاف در فضا، و هرچیزی در این مابین، بود. همزمان با گذشت دههها، کارکردها و ویژگیهای ساعتها زیاد شد و به این ترتیب، آنها تبدیل به چیزی بیش از گاهشمار شدند.
دهه 1970 سبب وقوع «انقلاب کوارتز» شد. خلق ساعت باتریدار کوارتز نعمتی الهی برای خریداران ساعت مچی بود، به ویژه چون لرزش کوارتز ابزاری صحیحتر برای گاهشماری نسبت به هر دستگاه مکانیکی دیگر است. متاسفانه، برای سازندگان ساعتهای مکانیکی، به خصوص سازندگان سوئیسی، این انقلاب یک بحران بود. برندهای اروپایی که شهرت خود را با تولید گرانترین ساعتهای مکانیکی کسب کرده بودند به ناگهان سود این محصول را به شرکتهای نوکیسه، به ویژه در آسیا، باختند.
ساعتهای مکانیکی و ساعتسازها در دهه 1980، عمدتاً با معرفی سواچ، به جایگاه قبلی برگشتند. بااینحال، ساعتهای باتریدار شکل این صنعت را عوض کردند و ساعتهای دیجیتال در سطحی گسترده در دسترس قرار گرفتند. به طور قطع، کوارتز، ساعت دیجیتال (برخلاف ساعتهای آنالوگ) دقیقتر از ساعت مکانیکی است، اما ساعتهای مکانیکی با دقت بیشتر ساخته شدهاند و در واقع، با سبک بهتری تولید شدهاند. به این دلیل، ساعتِ خریداری شده در بین عموم عمدتاً در چند دهه گذشته بین افرادی تقسیم شده است که نیازمند ساعت برای اهداف عملی هستند و کسانی که صرفاً از ظاهر یک ساعت مکانیکی و ظریف لذت میبرند.
آینده ساعتهای مچی
هیچکس به طور قطع نمیتواند بگوید که آینده ساعت مچی در سالهای آتی قرن بیست و یکم چگونه خواهد بود. در کل نامعقول نخواهد بود که بتوانیم مسیر ساعت مچی را مطابق عینک تک چشمی مانند سایر فناوریها- به خصوص، گوشی هوشمند- ببینیم و شاید نیاز به آنها به طور کامل از بین برود.
از سوی دیگر، در چند سال گذشته، ساعتهای هوشمند، که قادر به اجرای تقریباً تمام کارکردهای گوشی هوشمند هستند، به شدت وارد بازار شدهاند. خیلی زود است که بگوییم ساعتهای هوشمند در بین عموم مردم رواج مییابد، اما اگر تاریخ مطلبی به ما آموخته باشد، میتوان گفت ساعتهای مچی یکی از فناوریهای بزرگ تطبیقپذیر جهان است.
-
00
-
تعداد بازدید : ۵۵۸تاريخ : 27 بهمن 1401
-
تاریخچه ساعت مچی
-
ساعت مچی یکی از جذابترین اختراعهای پیشرفت فناورانه بشر است. این اختراع هم در تاریخ سالیانه نسبتاً جدید است، و هم با وجود استانداردهای فناوری مدرن، تقریباً عتیقهای از گذشته است. در سراسر تاریخچهاش، ساعت مچی گاهی اوقات تبدیل به الزام مطلق شده است، و در بعضی اوقات فقط لوازمی جانبی برای همراهی با مد بوده است، در عین حال، در برخی اوقاتِ دیگر هردو کارکرد را داشته است.
اگرچه اغلب پیتر هلنین-ساعتساز- از نورمبرگ را مخترع اولین ساعت در قرن پانزدهم مینامند، ساعتسازهای دیگر نیز «ساعتهای جیبی» را خلق کرده بودند.
تا جایی که امروز میدانیم، اولین ساعت مچی ساعت «بریکت» شماره 2639 بود که در سال 1812 متناسب با مچ ملکه ناپل ساخته شد.
اگرچه امروز، در ظاهر ساعت مچی ساده بلااستفاده شده است، ساعتسازها کماکان گاهشمارهای جدیدتر و خلاقانهتر را تولید میکنند و میفروشند. برای درک فرجام دیرپای ساعت مچی، باید به خاستگاه ساعت مچی نگاهی بیاندازیم و مراحل زیاد تکاملش را بررسی کنیم.
اولین ساعت مچی
ساعتها قبل از «عصر مشترک» وجود داشتهاند، ساعتهای آبی و آفتابی به دوره زمانی «قبل از میلاد مسیح» برمیگردند. تا قرن سیزدهم طول کشید تا اولین ساعت مکانیکی اختراع شد، دستاوردی شگرف که صحنه را برای تولید اولین ساعت استاندارد در چند قرن بعد مهیا کرد. ساعتهای جیبی قبل از ساعتهای مچی اختراع شدند، اولین ساعت جیبی در سال 1574 در سوئیس تولید شد. سازنده این ساعت مشخص نیست، اما ترسیم «سنت جرج» در یک سمت و تصویر مصلوب حضرت عیسی (ع) در سمت دیگر انعکاسی از شور مذهبی این عصر است. جان کالوین، پیشوای اصلاحات، استفاده از جواهرات را ممنوع کرده بود، به این ترتیب، جواهرسازهای سوئیسی تلاش کردند حرفهای جدید فرا بگیرند.
اولین ساعتهای جیبی فقط ساعت را نشان میدادند. در سال 1680، عقربههای دقیقه اضافه شد و عقربههای ثانیه نیز یک دهه بعد افزوده شد. در مقایسه با ساعتهای مکانیکی که تا پایان قرن بعدی اختراع شده بود، این ساعتها دستگاههای نسبتاً ناقصی بود، اما گواهی بر انقلاب ساعتها در آیندهای نزدیک بود.
مسیر رسیدن به ساعت مچی
قرنهای هفدهم و هجدهم منجر به شکوفایی گستردۀ محبوبیت ساعت، در کل، و ساعت جیبی، به طور خاص، شد. ابتدا ساعت پاندولی در سال 1956، تحت حق اختراع دانشمند هلندی، کریستیان هایجنز، تولید شد. این پیشرفت، که از ریتم قابل اتکاء پاندول برای نشان دادن زمان استفاده کرده بود، ساعتها را دقیقتر کرد (ساعت پدربزرگ نمونهای عالی از کار این سازوکار است).
در سال 1770، آبراهام-لوئیز پرلت، ساعتساز سوئیسی، سازوکار ساعت خودکوک را اختراع کرد. طی نیمه بعدی قرن هجدهم، پیشرفتهای بعدی ساعتها را ظریفتر و دقیقتر کرد و طراحی داخلی ساعتها پیچیدهتر شد. رویهمرفته، تمام این پیشرفتها در ساعتسازی تولید ساعت مچی شخصی را ممکن ساخت.
اولین ساعت مچی
در سال 1812، ملکه ناپل کارولین بناپارت، خواهر کوچکتر ناپلئون، بود. او زنی بلندپرواز و هوشمند بود، و علاقه زیادی به اسباب، باغچهها و جواهرات زیبا داشت.
به لحاظ فنی، ساعتِ تولیدی با قصد بستن روی مچ قبلاً برای ملکهای دیگر، ملکه الیزابت اول، اختراع شده بود اما ساعت مچی مدرن خلف مستقیم از سبکِ تولیدیِ «بریکت» بود. متاسفانه، اینگونه مینماید که ساعت واقعی زمان نداشت، اما پیدایش ساعت به تغییر دوره زمانی کمک کرد.
رشد محبوبیت ساعت مچی
وقتی اولین ساعت مچی برای ملکهای پیشرو در مد تولید شد، تعجبی نداشت که ساعت مچی برای زنانِ قرن نوزدهم تبدیل به ابزاری محبوب شود. در حقیقت، این ساعتها در کل قرن نوزدهم تبدیل به متعلقات اختصاصی زنان شدند. احتمالاً آنها هنوز هم جزء متعلقات زنان هستند، اف. اسکات فیتزجرالد آن را «مهاجرت توتنی متاخر نامید که به جنگ کبیر مشهور است».
جنگ جهانی اول جهان را به شکلهای گوناگون، هم شدید و هم وحشتناک، تغییر داد، اما در این داستان، تاثیرش بر گاهشمار خیلی اهمیت دارد. در میدان نبرد، سربازان مجبور بودند تجهیزات زیادی را روی بدن و در دستانشان حمل کنند. ساعت جیبی فقط یک جزء اضافی بود که در نقش دارایی ارزشمند بر روی یونیفرم تلقی میشد. ساعت مچی راهحلی مشهود برای این مسئله بود.
سربازان آلمانی از سال 1880 ساعت مچی به دست میکردند، اما در دهه 1910 بود که سربازان آمریکایی با به دست کردن ساعت خودنمایی کردند. وقتی سربازان به خانه برگشتند، دیگر به دست کردن ساعت عادت کرده بودند. اگرچه، به عبارت دیگر، مشاهده قهرمان جنگی در حالی که ساعت مچی داشت تصویر خیلی تاثیرگذاری بود.
تبلیغات به طراحی عملی ساعت پرداختند. در این میان، تبلیغی میگفت ساعت مچی مرد را «سربازگونهتر، جنگجوتر و مردانهتر» خواهد کرد.
ساعت مچی رسماً تبدیل به قطعه مد برای هم زن و هم مرد شد.
تغییر چهرههای ساعت مچی
تا قرن بیستم، تولید ساعت مچی فرایندی تدریجی شده بود، حتی ساعتسازها به صورت مستمر روشهای جدیدی برای مکانیزه کردن گاهشمارهایشان مطرح میکردند. به هرحال، بعد از جنگ جهانی دوم، ساعتهای مچی وارد دورهای طولانی از تکامل سریع و شگفتآور شدند.
در دوره پس از جنگ، ساعتها برای شرایط غیرمتعارف تولید شدند که در بازه بین غواصی در اعماق دریا تا اکتشاف در فضا، و هرچیزی در این مابین، بود. همزمان با گذشت دههها، کارکردها و ویژگیهای ساعتها زیاد شد و به این ترتیب، آنها تبدیل به چیزی بیش از گاهشمار شدند.
دهه 1970 سبب وقوع «انقلاب کوارتز» شد. خلق ساعت باتریدار کوارتز نعمتی الهی برای خریداران ساعت مچی بود، به ویژه چون لرزش کوارتز ابزاری صحیحتر برای گاهشماری نسبت به هر دستگاه مکانیکی دیگر است. متاسفانه، برای سازندگان ساعتهای مکانیکی، به خصوص سازندگان سوئیسی، این انقلاب یک بحران بود. برندهای اروپایی که شهرت خود را با تولید گرانترین ساعتهای مکانیکی کسب کرده بودند به ناگهان سود این محصول را به شرکتهای نوکیسه، به ویژه در آسیا، باختند.
ساعتهای مکانیکی و ساعتسازها در دهه 1980، عمدتاً با معرفی سواچ، به جایگاه قبلی برگشتند. بااینحال، ساعتهای باتریدار شکل این صنعت را عوض کردند و ساعتهای دیجیتال در سطحی گسترده در دسترس قرار گرفتند. به طور قطع، کوارتز، ساعت دیجیتال (برخلاف ساعتهای آنالوگ) دقیقتر از ساعت مکانیکی است، اما ساعتهای مکانیکی با دقت بیشتر ساخته شدهاند و در واقع، با سبک بهتری تولید شدهاند. به این دلیل، ساعتِ خریداری شده در بین عموم عمدتاً در چند دهه گذشته بین افرادی تقسیم شده است که نیازمند ساعت برای اهداف عملی هستند و کسانی که صرفاً از ظاهر یک ساعت مکانیکی و ظریف لذت میبرند.
آینده ساعتهای مچی
هیچکس به طور قطع نمیتواند بگوید که آینده ساعت مچی در سالهای آتی قرن بیست و یکم چگونه خواهد بود. در کل نامعقول نخواهد بود که بتوانیم مسیر ساعت مچی را مطابق عینک تک چشمی مانند سایر فناوریها- به خصوص، گوشی هوشمند- ببینیم و شاید نیاز به آنها به طور کامل از بین برود.
از سوی دیگر، در چند سال گذشته، ساعتهای هوشمند، که قادر به اجرای تقریباً تمام کارکردهای گوشی هوشمند هستند، به شدت وارد بازار شدهاند. خیلی زود است که بگوییم ساعتهای هوشمند در بین عموم مردم رواج مییابد، اما اگر تاریخ مطلبی به ما آموخته باشد، میتوان گفت ساعتهای مچی یکی از فناوریهای بزرگ تطبیقپذیر جهان است.
-
00
-
تعداد بازدید : ۵۵۸تاريخ : 27 بهمن 1401